عسل گلی
عشق زیبای مامان
جونم واست بگه 2 روز پیش من و شما و خاله مینا با هم رفتیم خرید و کلی خوش گذروندیم قبلش بابایی زنگ زده بود و از ما خواسته بود که کلید را بزاریم تو گلدون
جونم واست بگه ما برگشتیم و بابا جونی بادش رفته بود کلید را بزارخ سر جاش
شما هم تو ماشین شیر خوردی و کلی بازی کردی و رفتی بغل مینا جون و واسه خودت دست و پا می زدی و یه دفعه شروع کردی پوپو کردن
به مینا گفتم شما را بده به من اما گفت وایسا کارش را بکنه بعدش عوض کنیم
بلهههههههههههه بعد 5 دقیقه شما حسابی لم دادی به خاله و یه لبخند دلنشین رو لبت بود
منم تو را گرفتم تا عوض کنم
بلههههههههه مامان شما پس داده بودی و از گردن تا ناف خاله مینا گل گلی شده بود
قربونت برم من که همش لبخند می زدی
حسابی خندیدیم
فدای چشات بشم من این روزا حسابی شیطونی می کنی و از ته دل همش قهقهه می زنی و می خندی
وقت غذا خوردن اینقده ذوق می کنی که حساب نداره
دوست دارررررررررررررررررررررررررررررم ساینا