بازم یه عالمه تاخیر
سلام دخملم
وای وای وای .... به خدا یه عالمه معذرت که اینهمه دیر اومدم اینجا آپدیت کردم
نمیدونی که مامان مدرسهها شروع شده بود و من همش درس و از همه مهمتر شما هم شروع کردی راه رفتن و از همه جا بالا میری و همش من باید با یه شیکم قلمبه بدوم دنبال شما.
همه اینا دست دست به دست هم داد که دیر بیام اینجا منو ببخش
از شما بگم که کلی شیرینتر از همیشه شدی وقتی میخوابی کلی دلم واست تنگ میشه و میخوام بپرم بیدارت کنم .کلی صحبت میکنی و منم نمیفهمم اما باور کن همه سعیم را میکنم که متوجه بشم
تقریبا هر روز با هم میریم پارک و شما هم کلی بازی میکنی
عاشق رقصیدن هستی و موزیک .
بابا و مامان هم که میگی اما وقتی کارت گیر میکنه و میخوای خودت را لوس کنی من میشم مامی و بابا میشه بابی
عکست را که میبینی بهت میگم این کیه میگی نای نا
هر چی که بهت میگم متوجه میشی و انجام میدی
هر جا میریم عاشقت میشن و تو هم کلی واسه همه میخندی و حرف میزانی اونا هم منو نگاه میکنن که بهشون بگم شما چی میگی اما زودی اعلام میکنم که خودم هم زیر نویس میخوام
وای مامان وقتی که تلفن یا موبایل میبینی ور میداری و میذاری زیر گردنت و کلی صحبت میکنی
عاشقتم وقتی لبت را غنچه میکنی و میایی بوس میکنی
از ۲-۳ ماه پیش لاغرتر شدی اما کلی قد کشیدی و لاغر شدنت مال ورجه ورجه کردنت
۴۸ روز دیگه مونده که سایا به دنیا بیاد یه ذره نگران هستم میترسم که یه وقت غصه بخوری یا ....
اما میدونم که آجی کوچولو میتونه واست هم بازی خوبی بشه و تو این غربت هیچ کدوم تنها نمونین
گل مامان میدونی که چقد دوست دارم و عاشقانه میپرستمت