سایناساینا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

ساینا , عسل مامان و بابا

بیمارستان

الان 23 ساعت که توی بیمارستانیم خدا را شکر تمام مدت بابا پیشم بود اینترنت اینجا هست و پرسنل بیمار ستان با  محبت هستن و خیلی توجه می کنند تقریبا تا 3 ساعت دیگه مشخص می شه که موندگاریم یا میشه بریم خونه تا 12 مهر دیشب توی سونوگرافی وزن شما را 3700 اعلام کردن وای ی ی ی ی مامانی ترسیدم از یه طرف همه می گن خوبه , نی نی سالمه و درشت ازیه طرف من همش به فکر خودم هستم ههههههه.... یه ذره ترسیدم همه چی را حسابی چک کردن و شما صحیح و سالم هستی امروز از یه عالمه جا ملاقاتی داشتیم هدی و میثاق و خانم معلم و یه خانم اسمش فرزانه بود مامان گلی زنگ زدن و دایی نوید کلا آنلای ن...
8 مهر 1390

پنج شنبه 7 مهر

سلام عزیز دل مامان از دکتر تازه اومدم خونه و دارم حاضر می شم که بریم بیمارستان مشکوکیم به  پره اكلامپسي و يا مسموميت حاملگي البته دکتر مطمئن که این هست  نمی دونم... از امروز ساعت 6:30 اونجا هستیم به مدت 24 ساعت وشما کلا تحت نظر هستی دکتر احتمال داده شما بزودی بغل ما هستی دوست دارم مامانی مواظب خودت و خودم باش دوستای گلم واسمون دعا کنید ...
7 مهر 1390

آخرین سه شنبه بدون ساینا

سلام سلام صد تا سلام امروز آخرین سه شنبه بدون شما بود  از صبح کالج بودم  و بعدش هم یه سری خرید  هی با این شیکم قلمبه  و پاهای ورم کرده از این ور به اون ور بودم و کلی کار انجام دادم الهی قربونتون برم من از الان شده 6 روز دیگه که بپری بغلمون دوست دارم مامانی بووووووووووس ...
6 مهر 1390

هفته 38

الهی من قربونتون بشم سلاااااااااااااااااام وارد هفته 38 شدیم ....   هوراااا...... خیلی هیجان انگیزه,تا روزی که  دکتر تاریخ داره 9 روز مونده 4 اکتبر(12 مهر) 7 صبح بیمارستان bannerhealth  وای خیلی اضطراب دارم اما کلی خودم را زدم به کوچه علی چپ و فقط منتظر اومدن شما هستم الهی قربون شما برم من که این روزا تکوناتون اساسی شده و با هر ضربه من 1 متر می پرم هوا دختر قدر تمند من , کوتاه بیا و یه ذره ظریفتر لگد بزن لطفا می میرم واست مامانی   دیگه شمارش معکوس شروع شدهو بی  صبرانه منتظرتیم عاشقتم دخترم ...
3 مهر 1390

37 هفته و 3 روز

نمکدون مامان سلاااااااام الهی قربون قد و هیکلت بشم من فردا قرار برم کلاس واسه نفس کشیدن واسه و قتی شما میخوای به دنیا بیایی دقیقا 2 هفته مونده به اومدن شما البته اگه خودت زودتر نیایی 14روز دیگه میپری بغل من و بابایی دخملی تکوناتون خیلی کم شده  اما دکتر گفت که طبیعیه >www.kalfaz.blogfa.com همش وسایلت را گرد گیری می کنم و روزی هزار بار شما را توی اونها تصور می کنم تا سرم را میزارم روی متکا خوابت را می بینم  بابایی هم دیشب خواب شما را دیده بود مامانی مواظب خودت و خودم باش و حسابی قوی شو دوست دارم پرنسس >www.kalfaz.blogfa.com ...
30 شهريور 1390

سلام دخمل لپو مامان

امروز دکتر بودیم و شما را دیدیم  کلی هم ذوقتون را کردیم آقای دکتر گفتن که دهانه رحم به 3 سانتی متر رسیده بعدش هم گفتن همه چی خوب و عالیه و شما همه چیتون کامل و خوبه   تپل شدین و  دماغتون هم عین آقای پدر بعدش هم گفتن اگه شما خودتون به دنیا نیومدین ما می تونیم 4 اکتبر بریم بیمارستان و ازتون دعوت رسمی کنیم که تشریف بیارین الهی قربونت برم الان چند روزه استرس دارم و خیلی می ترسم  نمیدونم میتونم مامان خوبی باشم یا نه؟ نمیدونم چی می شه و باید چی کار کنم ای کاش مامانم یا مامان سجاد اینجا بودن از بی تجربگی میترسم ای کاش ماما...
24 شهريور 1390

هفته 36

گل گلی  همه کس ماماااااان امروز 36 هفته شدیم دیگه شما همه چیتون کامل شده و فقط این روزها  در حال وزن گیری هستین منم احساس می کنم خیلی زشت شدم و چاق اما همش می رم و تو آینه شیکمم را نیگا  میکنم  جونم واست بگه تو این هفته که گذشت مجبور شدم برم پیش دکتر و اونجا فهمیدم که دهانه رحم 2 سانت باز شده و ممکن هر لحظه شما به دنیا بیایی انقباظات منم یه ذره شروع شده و یه ذره هم می ترسم آخه اکثرا تنها هستم و بابایی سر کاره هرروز کلی زنگ داریم از همه جای دنیا عمه هات از اروپا و اینگلیس و ایران , مامان بزرگها از ایران , دایی از اروپا و خالت از ایران , پدر بز...
21 شهريور 1390