ساینا , عسل مامان و بابا

گل دخترم شما امروز 3 ماهه شدین مبارک باشه عزیزم امروز واستون یه بسته رسید از لندن از طرف عمه سیمین واسه سال نو و کریسمس که همش لباسهای خوشگل خوشگل بود و خبر مهمتر اینکه امروز شما کم کم شروع کردی به خوردن سرلاک برنج و آبمیوه قربون چشات برم من که امروز هر وری می رفتم فقط منو نیگاه می کردی گلم ایشاال... جشن سی سالگی ات را در کنارت باشم  دوست دارم عزیزم ...

عزیز دل مامان یکی یه دونه شکر شکرپاش هزار تا سلام امروز اومدم بهت بگم شما هر روز شیرینتر از دیروز می شی اومدم بهت بگم هر ساعت خدا را شکر میکنم که تو را به ما داد اومدم بهت بگم هر دقیقه به خودم می گم چرا زودتر دعوتت نکردیم که بیایی پیشمون اومدم بهت بگم توی یه ثانیه همه ی لحظات ما را مال خودت کردی امروز اولین پوشک سایز دو را استفاده کردیم دخملی الان 1 هفته است که اشیا را واسه مدت کوتاهی می گیری دستت و تکون می دی اما هر دفعه خواستم شکار لحظه کنم نشده وقتی می ذارمت روی زمین به قول بابا عین پرگار دور خودت می چرخی دیروز وقتی دمر گذاشتمت خودت را یه کوچولو با دست و پا کشیدی جلو ...

گل گل مامان سلام دوباره منو ببخش دیر اومدم  صبح ها که سر کارم و وقتی میام خونه همه وقتم با شما می گذره دخملی تعداد صداهایی که از خودت در میاری زیاد شده و همش با خودت صحبت می کنی وقتی بیدار می شی کل بدنت را کش میاری و حسابی خودت را می کشی البته این عادت را از روز اول تولدت داشتی شبا ساعت 10 می خوابی یه سره تا 8-9 بعدش هم شیر می خوری تا 11 و دیگه بیداری تا شب و دوباره تا 10 شب. این وسطها یه خواب خرگوشی به بدن می زنی البته هر شب می ریم حموم و کلی واسه خودت تفریح می کنی. همش می خندی و کلی قهقهه میزنی و باذوق همراه موزیک دست و پا می زنی وقتی می ریم بیرون عاشق نور ها هستی و زل می زنی ...

کرانچی مامان ا مروز 72 روز که از اومدن قشنگت گذشته هنوز باورم نمیشه که دیگه تو شیمک من نیستی شما عاشق حمومی و کلی  عشق می کنی تو حموم با همه حرفای من می خندی و وقتی تامو جری می بینی از شدت خنده جیغ می زنی واسم سوال مامانی مگه  شما متوجه می شی که چی می شه؟ عاشق موزیکی و خدا نکنه موزیک قطع شه جیغ می زنی تا دوباره شروع شه هنوز موفق نشدی انگشتت را به دهنت برسونی و آب دهنت راه میوفته که شست را بمکی اما نمیشه الان یه هفته اس ت که صبحها می رم سر کار و شما پیش بابایی می مونی تا ساعت کاری بخواد تموم شه جونم به لبم می رسه و عین دیوونه ها میشم و هر دفعه به خاطر عجله یادم می ...

سلام قلمبه مامان الهی قربونت برم که روز به روز داری زیباتر می شی فردا باید کار را شروع کنم از همین حالا دلم واست تنگ شده صبج ها میرم سر کار و شما پیش بابا می مونی 7 صبح میرم تا 11 صبح پنج روز هفته دختر گلم این روزا صداهایی که از خودت در میاری بیشتر شده و وقتی می خندی از خنده غش می کنی عاشق موزیک هستی و تلویزیون امروز با تام و جری کلی خندیدی و جیغ می زدی منم از خنده های تو روده بر شده بودم دخملی می دونی چقده عاشقتم واسم دعا کن تا این روزا زود بگذرن دوست دارم زندگیم بوس گنده واسه لپای خوشگلت   ...

        عزیزم دو ماهگی مبارک ...

الان 1 ساعت می شه که از دکتر اومدیم خونه  الهی مامان قربونت بره وقتی واکسن زدن واست اولش تا 5 ثانیه منو مات نیگاه کردی و بعدش بغض کردی و زدی زیر گریه و هق هق می کردی خیلی واسم سخت گذشت و واسه دومیش دستام می لرزید و نمی تونستم نگهت دارم بعد از دومی هم یه ذره بغض کردی و شیر خوردی و خوابیدی تا خونه دردت بخوره سرم , الان تایلنول خوردی و خوابیدی مامانی از حالا تا فردا صبح بالای سرت بیداره که یه وقتی خدا نکرده تب نکنی دوست دارم دختر شجاع   ساینا قبل واکسن در مطب دکتر ساینا بعد از واکسن   ...

عشق مامان روز به روز داری خواستنی تر و زیباتر می شی تعداد صداهایی که از خودت در میاری بیشتر شده و همش در حال خندیدن هستی  وقتی آهنگ شاد می زارم کلی ذوق می کنی و به رقصیدن من می خندی 21 نوامبر واسه اولین بار ناخنهات کوتاه شد منم این کار را نکردم چون می ترسیدم خاله طاهره این کار را کرد واستون. راستی جونم واست بگه تا قبل از این انگشت نمی خوردی و هر دوتا دستت را می کردی دهنت اما دیشب واسه اولین بار به کمک بابا انگشت شستت را مکیدی قربونت برم من فردا روز واکسنت و من کلی دلهره دارم خدا کنه یه وقتی تب نکنی دوست دارم شیرین عسل ...

الان 54 روز که از ورود زیبای تو گذشته خیلی دیر اومدم و اینجا را آپدیت کردم ببخشید کالج و اثاث کشی و خونه جدید نذاشتن وقتی واسه من بمونه تو این مدت کلی تغیرات به وجود اومده و تو هر روز زیباتر می شی و کارای جدید انجام می دی 10 نوامبر زبون در آوردی و تف درست کردی با کلی حباب سعی می کنی شیشه شیر را خودت دستت بگیری اول شیر مامان را می خوری و بعد هم شیر خشک بیشتر اوقات شبا خوب خوب می خوابی اما بعضی شبا سخت می خوابی اونم راهش را بابا دیشب پیدا کرد صدای سشوار  بابا بعد از این که هر دوتامون کلافه شده بودیم رفت تو نت و یه سرچ کرد و یه نرم افزار را دانلود کرد وقتی روشنش کرد صدای سشوار و تو در کمال تعجب با سه شماره خوابیدی هنوز هم ب...